بیایید پیرامون آموزش مسایل جنسی صحبت کنیم | علاوه بر کودکان ونوجوانان، والدین هم به آموزش و آگاهی جنسی نیاز دارند

آموزش جنسیبا تولد و شروع روند رشد و تکامل جسمی، روانی و اجتماعی، خانواده و جامعه به تربیت، شناخت و تامین نیازهای اولیه و اساسی ما می پردازند به استثنای یک نیاز طبیعی که گویی به تربیت، آموزش و پرورش نیاز ندارد و از کودکی با احساس شرم، ترس و گناه پیوند خورده است. ما به ازای این احساس، پشت درهای بسته ، در خلوت و سکوتی پیشرونده ، با ذهنی پرسشگر به واکاوی، جستجو، دریافت و بهره مندی از اطلاعات مرتبط با آن در کتاب ها، فیلم ها و سایت های اینترنتی مختلف می پردازیم.

انجمن جهانی سلامت جنسی برای اولین بار در سال ۲۰۱۰ ، ۴ ستامبر را به عنوان روز جهانی سلامت جنسی و با هدف پیشبرد آگاهی در خصوص سلامت جنسی در سطح جهان معرفی کرد.

اولین بزرگداشت این روز با شعار ” بیایید درباره اش صحبت کنیم ” ضرورت گفتگو در خصوص مسایل جنسی را مطرح کرد و این موضوع را به عنوان یک تابو و خط قرمز در جوامع مختلف به چالش کشید. این انجمن، هرساله در بزرگداشت این روز پیام هایی برای تامین، حفظ و ارتقای سلامت جنسی که یکی از حوزه های سلامت عمومی و سلامت جامعه است منتشر می کند.

سلامت جنسی، گذر از تابو

سازمان جهانی بهداشت، سلامت جنسی را وضعیت مطلوب فیزیکی، عاطفی، ذهنی و اجتماعی در رابطه با سکسوالیته همراه با حسی مثبت و احترام آمیز در رابطه جنسی و فارغ از هرگونه اجبار و تبعیض تعریف میکند. با این توصیف، سلامت جنسی بدون در نظر گرفتن تفاوت های فردی (۱)، حق اولیه هر فرد و مفهومی برای تمام دوران زندگی از بدو تولد تا مرگ است وبه فعالیت تولیدمثلی و تداوم نسل خلاصه نمی شود.

بچه ها از کجا می آیند؟” پرسشی آشنا برای همگان، پرسشی که در مقطعی از زمان در جایگاه یک کودک پرسیده ایم و با پاسخی مبهم و گمراه کننده و غیر واقعی مواجه شده ایم و در مقطعی دیگر در جایگاه والدین ، خود با رویکردی توام با ناآگاهی و پنهان کاری در صدد پاسخ برآمده ایم.

وقتی کودکی از روی کنجکاوی این پرسش را مطرح میکند این شاید درست همان زمانی است که باید ضرورت شروع آموزش جنسی به ذهن متبادر شود ارتقای سطح سلامت شهروندان در همه ابعاد مستلزم آموزش است.

یکی از راه های دستیابی به سلامت جنسی، آموزش جنسی است و ضرورت پرداختن به این مهم، تردید ناپذیر و غیرقابل انکاراست. سلامت وآموزش جنسی موضوع پیچیده ای است و این پیچیدگی زمانی آشکار می شود که این مساله تحت تاثیر عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به یک تابوی فراگیر تبدیل می شود. خانواده بیش از هر نهاد دیگری میتواند زمینه ساز “آموزش جنسی” و “تربیت جنسی” باشد.

عدم آگاهی و دانش کافی از یک سو و وجود احساس شرم، خجالت، ترس و غفلت عمومی از سویی دیگر باعث شده که والدین آموزگاران شایسته ای برای آموزش مسایل جنسی نباشند.

علاوه بر کودکان ونوجوانان، والدین هم به آموزش و آگاهی جنسی نیاز دارند. از والدینی ناآگاه، نمیتوان انتظار پرورش فرزندانی آگاه و تربیت یافته را داشت.

آموزش مسایل جنسی، ضعف ها و چالش ها
علاوه بر ضعف نهاد خانواده باید به ضعف نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالی که نقش به سزایی در زمینه آموزش جنسی دارند نیز اشاره کرد. عدم پرداخت به آموزش جنسی در برنامه های آموزشی مدارس در سطوح مختلف تحصیلی و تنزیل و تقلیل تمرکز و توجه مسئولان ذی ربط به اموری چون بازرسی ناگهانی از کیف دانش آموزان برای یافتن عکس ها و فیلم های پورن قابل تامل است.

همچنین حذف درس تنظیم خانواده از آموزش عالی با پیامدهای نامطلوبی همراه خواهد بود هرچند که آموزش این واحد درسی در مراکز عالی همواره از سوی دانشجویان ودانش آموختگان مورد نقد و بررسی بوده است .

صرفنظر از سیاست های جمعیتی ، دسترسی به خدمات تنظیم خانواده برای حفاظت در برابر بیماری های منتقل شونده از طریق تماس جنسی از جمله حقوق همه افراد برای داشتن یک زندگی جنسی ایمن است.

این استدلال و باورعمومی که آگاهی و آموزش جنسی را زمینه ساز ایجاد انگیزه ی بیشتر برای تجربه ی رفتارهای جنسی و تضعیف هنجارهای اخلاقی جامعه میداند باعث شده که جمع دوستان، فضاهای مجازی و فیلم های پورن به عنوان تنها مرجع اطلاع رسانی، با آموزش های نادرست، اغراق آمیز و گمراه کننده جنبه خودآگاه و ناخودآگاه افراد را تحت تاثیر قرار دهد و منجر به شکل گیری نگرش، توقع و رفتار وعملکرد جنسی غیرواقع بینانه و ایجاد اختلال در روند رشد و نمو روانی و جنسی شود و کیفیت زندگی جنسی افراد را تحت شعاع قرار دهد.

تمرکز به نیازهای جنسی و ارتباط آن با ازدواج لزوما منجر به رضایت و سلامت جنسی نمی شود. بررسی ها نشان می دهد که یکی از دلایل افزایش آمار طلاق در جامعه ایرانی مربوط به عدم وجود رضایت جنسی و عاطفی است که می تواند دستاورد نهایی بی توجهی به مقوله آموزش جنسی در ابعاد مختلف آناتومیک، فیزیولوژیک، روانشناختی و فرهنگی باشد.

با توجه به این که تجربه یک زندگی سالم از نطر جنسی و به دور از خشونت، ترس، بیماری، ناتوانی و درد به علت تولید مثل یک حق اجتماعی است آموزش بهداشت و سلامت جنسی از مسیر درست نیز یک ضرورت اجتماعی است.

با حساسیت زدایی در مورد آموزش مسایل جنسی از طریق ایجاد تغییرات بنیادین در حوزه های اجتماعی، فرهنگی مبتنی بر دانش و به دور از تعصب، پیش داوری و پنهان کاری، درگیر نمودن جامعه مدنی و تصمیم سازان جامعه در سطح خرد و کلان ، ارتقای محتوای نظام آموزشی و رسانه های گروهی ، توسعه کمی و کیفی مراکز مشاوره ای و ایجاد آگاهی در جامعه نسبت به “وجود ” خدمات مشاوره ای میتوان به این مهم دست یافت که دستاوردنهایی چنین رهیافتی امنیت اخلاقی و ارتقای سلامت عمومی و سلامت جامعه است.

منبع: ماهنامه سرند

رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران
دکمه بازگشت به بالا